مبانی کار افرینی دکتر غلامحسین حسینی نیا1-9
نوشته شده توسط : محمد رضا ثمری

مصاحبه با کارافرین

 

کارافرین           آقای میرعبدالله حسینی کیوج

 

نام شرکت         شرکت نایلون حبابدارپلی پارس تهران

 

نام دانشجویان    محمد رمضاني انارمرزي- 66019297

                                         

 

نام درس                مباني کارافرینی

 

نام استاد      دكتر غلامحسين حسيني نيا

 

 

 نیمسال دوم سال 92-93

 

 

مشخصات فردی کارافرین                    

نام: میر عبدالله حسینی کیوج    محل تولد:سراب-کیوج   محل سکونت:تهران

 

تحصیلات: دیپلمسن:50 سال    سمت:موسس و مدیر عامل شرکت

 

موضوع شرکت:تولید نایلون حبابدار(ضربه گیر) و دیگر مصنوعات نایلونی

مقدمه:

باتوجه به تلاش ها و زحماتی که نامبرده برای کار خود کشیدند همچنین کار با ارزشی که ایشان در زمان تحریم برای تولید نایلون حبابدار کردند تصمیم به این مصاحبه گرفتم

داستان زندگی از زبان کارافرین

من در روستای کیوج از توابع سراب در خانواده ای کشاورز به دنیا آمدم.از کودکی به همراه پدر از صبح تا غروب مشغول کشاورزی بودم اما به هیچ وجه به کشاورزی علاقه نداشتم چرا که از کارهای تکراری متنفر بودم و کشاورزی هم به شدت تکراری بود.چند بار خواستم ابتکاری در شیوه کشاورزی به خرج دهم که متاسفانه پدرم مخالفت میکرد و به شیوه های سنتی علاقه داشت.

درسال 1359بدون اجازه پدر به تهران کوچ کردم تا بتوانم به علاقه خود که امور فنی بود بپردازم .لذا در محله مشیریه تهران در تعمیرگاه موتور سیکلت سازی مشغول شدم.

در بهار 1360 برای دیدار خانواده به روستا رفتم و با خود موتور نیرو محرکه یک دستگاه موتور گازی را هم با خود بردم و با استفاده از تسمه می خواستم پمپ آب بسازم برای چاه آب منزل روستایمان که متاسفانه قدرت موتور کم بود و جواب نداد ،اما از اینکه فکری ابتکاری کردم راضی بودم.

پس از برگشت به تهران متوجه شدم که استاد موتور سازی مغازه را بسته و به جبهه رفته است لذا پس از مدتی بیکاری در کارگاه پاکت سازی(پاکت میوه،سیمان..) مشغول به کار شدم. بعد از مدتی صاحبکار تغییر شغل داد و ما را اخراج کرد.مجددا بیکار شدم تا اینکه در کارگاه صابون سازی مشغول به کار شدم.

در این کارگاه ابتکاراتی در رابطه با تصفیه و نحوه روغن گیری از روده احشام داشتم که مورد تحسین استادم قرار گرفتم و به سمت سرکارگر ارتقاء یافتم.

در کاگاه ما صرفا صابون برکردان تولید می شد که من با ابتکار ،خط تولید صابون روغنی را هم راه اندازی کردم که باعث رونق کار تولیدی گردید.پس از 3 سال و با اوجگیری جنگ توفیق حضور در جبهه را یافتم و پس از بازگشت از جنگ کارهای زیادی انجام دادم از جمله:کفاشی،نقاشی ساختمان،دست فروشی....

 

نحوه ورود به صنعت نایلون

اکثر همشهریان ما در تهران در صنعت پلاستیک فعال بودند لذا به پیشنهاد آنان در این صنعت فعال شدم و ابتدا به عنوان واسطه خرید و فروش اجناس نایلونی می کردم اما اصلا از شغل واسطه گری ارضا نمی شدم لذا با مشارکت یکی از دوستان مکانی 80 متری را اجاره کردیم و دستگاه کوچکی برای تولید کیسه فریزر و... خریداری کردیم که این در حقیقت شروع کار ما بود.

کیسه های تولیدی را در بازار به فروش میرساندیم اما بازار را کاملا زیر نظر داشتم و دنبال یافتن فرصت های بهتری بودم تا اینکه روزی فردی از من درخواست نایلون حبابدار کرد که تا آن لحظه نمی دانستم چیست. این سئوال تمام فکر و ذهن من را مشغول کرده بود .

شروع به تحقیق و پرس جو کردم متوجه شدم که این محصول به شدت مورد نیاز تولید کننده گان برای بسته بندی ظروف شکستنی می باشد اما در ایران تولید نمی شود و بواسطه تحریم هم واردات کم و تقاضا بسیار است.

دوست مهندسی داشتیم به کمک ایشان شروع به ساخت دستگاه تولید نایلون حبابدار کردیم.بارها شکست خوردیم،شبانه روز تلاش کردیم،خسارت زیادی را متحمل شدیم چرا که دستگاه ساخت ما به جای حباب ضایعات تحویل می داد اما مداومت کردیم، خسته نشدیم وامید داشتیم تا اینکه بالاخره موفق شدیم و نایلون حبابدار با عرض 50 سانتیمتر را تولید کردیم یکی از بهترین لحظات عمرم بود .

بازار به شدت استقبال کرد و به تدریج موفق به تولید با عرض 150 سانتیمتر شدیم.خیلی رقبا سعی کردن کپی برداری کنند اما ما مراقب بودیم.

من علت موفقیت خود را پشتکار بالا ،دقت و تجزیه تحلیل وقایع کاری میدانم مثلا در صورت مشاهده دستگاه جدید حتما بایدکارکرد آن را یاد می گرفتم و با تجزیه و تحلیل به دنبال ارتقاء بیشتر آن بودم.

من به شدت مخالف واسطه گری هستم لذا با مشارکت دوستی 2 دهنه مغازه در بازار بابت عرضه مستقیم اجاره کردیم که به لطف خدا پس از مدتی مغازه ها را خریداری کردیم.

شم بازاریابی بالایی خدا به من داده است لذا یافتم که بازار به شدت نیازمند کیسه حبابدار است لذا مجدادا سعی در ساخت دستگاه تولید این محصول کردم که پس از چند شکست موفق شدم.

کار گسترش یافته بود و نیاز به تعداد زیادی دستگاه و فضا کم بود لذادو کار انجام دادم:یکی اینکه 5دستگاه کوچک تولید کیسه حبابدار ساختیم و به خانواده های بی بضاعت سفارش کار میدادیم که موجب درامدزایی انان شد و دیگر اینکه باید کارخانه راه اندازی می کردیم.لذا فضایی 1000 متری در شهرک صنعتی احمدآباد کهریزک به صورت اقساط خریداری کردیم و کار را توسع دادیم چرا که با سفاشات متنوع از جمله تولید نایلون:پیچ و مهره،کیسه زباله،کیسه نایلون های ریز... مواجه شدیم.

بحمدالله کار به جایی رسیده که محصولات شرکت را به برخی گشورها مانند:پاکستان،عراق... صادر می نماییم.

با توجه به سرعت بالای تکنولوژی همیشه در نمایشگاه های بین المللی حضور فعال دارم که ضمن خرید دستگاه جدید،ایده های مناسبی نیز بدست می آوریم.

 

تعداد شاغلین در شرکت

از کودکی آرزو داشتم خداوند مرا واسطه روزی دیگران نماید که بابت این امر خدا را شاکرم.در حال حاضر حدود 20 نفر بصورت مستقیم و100 نفر غیر مستقیم در شرکت شاغل هستند.

 

رمزموفقیت

علت موفقیتم را اولا لطف خدا و دعای پدر مادر می دانم ثانیاامید به آینده و نهایتا سخت کوشی و تقویت حس موفقیت و دقت به وقایع اطراف می دانم.در کنار این موارد داشتن شریک خوب و قابل اعتماد می تواند باعث تسریع در موفقیت شود.

برای ما رضایت مشتری بسیار مهم است چرا که باعث برکت می شود و از طرفی به نوعی عامل تبلیغ برای شرکت می شوند لذا همواره صداقت را در برخورد با مشتریان حفظ کرده ایم.

هر فردی باید همواره به دنبال ارتقاء کار خود باشد چرا که در جا زدن را چون مردابی می دانم که باعث خرابی است و تغییر را چون رودی جاری می دانم که باعث پویایی و رشد است لذا در آینده نزیک قصد راه اندازی خط تولید نوار چسب در سایزهای متفاوت را دارم .

البته اگر حمایت های دولتی بود تاکنون این خط تولید راه اندازی شده بود .در آخر بگویم که اگر دولت به موقع و به جا از تولید کنندگان حمایت مادی و معنوی کند نه تنها آنان به راحتی ورشکست نمی شوند بلکه موجبات توسعه کاری آنان فراهم خواهد شد.

 

کلام آخر

لازمه هر آسایشی سختی و تلاش و پشتکار و عدم نا امیدی است.من هنوز چرخ دستفروشی و میز آهنی بساطی را در کارخانه نگهداری می کنم و این دو را با هیچ چیزی عوض نمی کنم.هر روز با دیدنشان یاد تمام مشکلات این 33 سال گذشته می افتم و به خودم تذکر می دهم که سید نکند فراموش کنی آن دوره ها را.نکند خدای نکرده مست ثروت چند میلیاردی خود شوی چرا که خداوند اراده کند همه به باد فنا می روند.

 

نتیجه گیری

-نابرده رنج گنج میسر نمی شود     مزد آن گرفت جان برادرکه کار کرد

-داشتن پشتکارونترسیدن از شکست

-ریزبینی وعدم نگاه سرسری به اطراف و وقایع پیرامونی

-توکل به خدا و باور به اینکه خدا همیشه یاور انسان های پر تلاش است

                                                                    والسلام




:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 2 مهر 1396 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: